نوحه : زبان حال حضرت رقیه "س " زبان : فارسی محاوره ای
اجرا : کربلایی مرتضی انصاری ، مداح اهل بیت هیئات اصفهان ************ با عمه گفت ، این قصه رو ، دردونه ی ناز حسین اون وقت شب ، با چشم خون ، طفل سرافرازحسین رقیه دلش از این همه غم خونه ..... میخواد ناله کنه اما نمیتونه حالا دنیا واسش خونه ی تنگی شد ..... اونم پرمیکشه میره از این خونه ........******* عمه بگو ، رأس پدر ، تو تشت زر ، چی میکنه خون گلوش ، قلب منو ، مجروح و زخمی میکنه چرا صورت او، زخمی و پر خونه. ... نمیخنده چرا با من دردونه نمیبوسه من و ، وای جگرم خون شد ..... مگه حال منو عمه نمیدونه ؟؟؟
رقیه دلش از .... ******!!!!! این کافرا ، ما رو چقد ، سیلی زدن تو قافله ما رو نشون میدادن و، کف میزدن با هلهله
ندیدی تو بابا ، " زجر " ستمکارو که زد سیلی من و بچه یتیما رو اگه بودی بابا ، یا ، عمو عباسم کی جرأت داشت ، چپ نگا کنه ما رو ... رقیه دلش از .... ******** اون،روزکه ما رو ، عمه جون ، با تازیونه میزدن زنجیر به پامون بستن و با هر بهونه میزدن خودم رأس بابا رو سر نی دیدم که خون شد جگرم عمه ، و رنجیدم خودم عمق غریبی و یتیمی رو با قلب کوچیکم ، یک دفه فهمیدم رقیه دلش از ....
التماس دعا _ مهدی چنگایی 13 مهر 95
|